۱۳۸۹ مهر ۲۲, پنجشنبه

مرضیه مُرده بود

به همان دلیل که لطف صدای شجریان در همراهی اش با مردم دو صد چندان شد، به همان دلیل که صدای افتخاری به بهانه یک هم آغوشی نفرت انگیز در خاطر بسیاری ناعزیز شد، دقیقا به همان دلیل هم  مرضیه نباید دوست داشتنی باشد؛ لطف صدایش را که به آدمکش ها تحفه برد؛ مُرده بود. این شاید قضاوت بی رحمانه ای باشد، ولی خون مرضیه از خون هیچ هنرمندی که پا روی خون مردمان می گذارد، رنگین تر نیست. دلتنگی در این اوضاع سُربی هم این تبعیض را روا نمی دارد. مگر آن که بنیان قضاوت برای هنر ِ هنرمند، یک سره، برای همه، از داوری درباره رابطه او و سیاست پیشگان ِ خونخوار منفک شود. می شود؟ 
*
مرضیه، خواننده 85 ساله ایرانی که دیروز در فرانسه درگذشت، از  شانزده سال پیش برای و به افتخار سازمان مجاهدین خلق می خواند؛ سازمانی که ترور و سربازی ِ ارتش ِ صدام از سابقه اش پاک شدنی نیست.



*

پ.ن 1 : قبلا نوشته بودم: " افتخاری هم مثل همه حق دارد کسی را دوست داشته باشد یا دوست نداشته باشد و یا حتی متنفر باشد. او مختار است که دلیل مهر و محبتش را اعلام بکند یا نکند ولی وقتی این دلایل را اعلام کرد خودش هم به راحتی می تواند موضوع "دوست داشته شدن" باشد، یا برعکس: "منفور شدن"؛ همه چیز بر می گردد به میزان راستی و صداقت در اقامه آن دلایل و براهین ..."


.

پ.ن 2: اینجا را بخوانید: "نقد مرضیه، نقد مرضیه ایست کامل

.

پ. ن 3: اینجا را  هم بخوانید، در مخالفت: " آیا تمام مرضیه همین بود؟ خائن ما هستیم"
 

۲۲ نظر:

  1. مرضیه زن جاه طلبی بود. همکاری با مجاهدین هم برای او مثل دریچه ای بود که به دوباره خواندن باز می شد. به دنبال صدایش می گشت که از بد روزگار گمش کرده بود.
    کاش می شد ذات هنر را دوست بداریم. منظورم ذات مستقل هنر است. اتفاق ناخوشایندی در هنر دوستی ما از سی سال پیش افتاد، زمانی که می گفتند هنرمند باید متعهد باشد، و این درحالی ست که "تعهد" با خلاقیت سر ناسازگاری دارد. خلاقیت فقط در بستر "رها بودن" است که رشد می کند. نباید از هنرمند جز هنرش توقع دیگری داشت. متاسفانه این شعارها بی آنکه بدانیم در خونمان نفوذ کرده اند و معیار نفی و تایید هنرمندان را تعهدشان به مثلا جامعه، خاک، یا حق می پنداریم.
    مرضیه آزاد بود که برای هر که می خواهد بخواند، مثل افتخاری، مثل شجریان. و این، به نظر من چیزی از "لطف صدا" کم نمی کند. تنها صداست که می ماند، البته اگر به دنبال صدا باشیم و نه چیز دیگر. دوست داشتن یا نداشتن شخصیت کسی می تواند وابسته به رفتار او باشد، اما ستایش هنرش، چیزی مستقل است، جایگاه هنرش، چیزی مستقل است و البته بالاتر و والاتر از خود او و همه ی جریان های سیاسی.

    پاسخحذف
  2. FASSANEH! واقعیت تلخی است. می پذیرم ولی عمر این تلخی بسا بیشتر از عمر انقلاب سال 57 باشد. خیلی خیلی بیشتر. شاید اولین دربار تاریخ ... "خلاقیت در رهایی است" جان کلام است اما رهایی از چه؟ مرضیه انتخاب بسیار بدی برای رهایی داشت. درد چشم اش را برد نزد قصاب ... درد بزرگتر من از معیارهای دوگانه است؛ که بدتر از خو گرفتن به هنر سیاست زده، دارد همه اخلاق مانده و نمانده ما را از درون تهی می کند

    پاسخحذف
  3. منظورم از رهایی این است که هنرمند برای هر انتخابی آزادی داشته باشد و به زیر تیغ تیز قضاوت کشانده نشود.
    خوب بودن یا بد بودن "انتخاب" مرضیه به خود او مربوط است و البته خوب یا بد بودن "آواز" او، به ما.
    فراموش نکنیم که مرضیه هم مانند هر انسان دیگری حق انتخاب راه زندگی خود را داشت، و این تاثیری در لطف صدای او ندارد. اینها دو مقوله ی کاملا جدا از هم اند.

    پاسخحذف
  4. چرک‌نویسی در زمهریر۲۲ مهر ۱۳۸۹ ساعت ۱۴:۳۷

    با حرفاتون موافقم

    پاسخحذف
  5. FASSANEH! به نظرم آن چه می گویید آن چیزی است که باید باشد ولی نیست: همان "ایده آل". انتخاب مرضیه با وجود این که حتما به خودش ربط دارد ولی حتما روی قضاوت عمومی اثر دارد. از همین روست که هیچ گاه زندگینامه هنرمندان جذابیت اش را از دست نمی دهد چون سندهای زیادی برای قضاوت به دست می دهد ... مجددا تاکید می کنم مهم تر از این مساله، معیارهای دوگانه ای که خیلی عادی شده؛ هنوز هجمه بر افتخاری را از یاد نبرده ایم ولی برای مرضیه نمی خواهیم حمایتش از یک سازمان تروریستی را به یاد بیاوریم

    پاسخحذف
  6. دوستان واحد فیلترینگ مخابرات برای پنجمین بار ما را قابل دونستند و مورد عنایت خود قرار دادند.
    با مطلبی با عنوان "سخنرانی یا یک داستان؟" در وبلاگ جدید در خدمتم.
    http://majonesabz3.blogfa.com

    پاسخحذف
  7. مرضیه همیشه در دل‌ مردم آگاه ایران زنده است این را حتا در قسمت نظر‌های رادیو فردا میتوانی‌ ببینی‌ البته از نظر طرفداران احمدی نژاد مرده آنها تمام ملت مبارز ایران را مرده میپندارند.

    پاسخحذف
  8. میتونست مثل بقیه خواننده ها بره .. دیگه چرا رفت دنبال این جنایتکارا؟؟
    این دلیل نمیشه که هنر متعهد فرق میکنه با کاسبی ..

    پاسخحذف
  9. من با فسانه موافق نیستم.. هنر یه چیز مستقل از شخصیت یه فرد نمیشه تو ذهن تصور کرد. حمایت از یه سازمان تروریستی قاتل جوانان ایران بوده در نوع خودش با روح زلال هنر در تناقض هست. هنر بدون تعهد خیلی حقیره

    پاسخحذف
  10. من چون شخصیت انسانی یک هنرمند را جدا از هنرش نمی دانم و برایم مهم است پس با نظر شما کاملا موافقم هرچند که من از صدای مرضیه(خدا رحمتش کنه) اصلا خوشم نمی امد.


    شهرزاد

    پاسخحذف
  11. بنده هم با نظر شما کاملا موافقم!
    واقعیت آن است که زیبایی موسیقی در آرامش دادن به روح انسان و تداعی کردن خاطرات تلخ و شیرین زندگیست (بویژه ترانه های قدیمی)! حال وقتی با شنیدن صدای خواننده ای بلافاصله به یاد افرادی می افتی که جان مردمان کشورشان را فدای قدرت خواهی خودشان کردند، دیگر آن صدا برایت شیرینی ندارد. چه صدای افتخاری باشد، چه صدای مرضیه!
    مرضیه صدای فوق العاده ای داشت و ترانه های زیبایی خواند. او در وادی هنر محض، هنرمندی بزرگی بود! اما ارزش گذاری بر روی هنر یک هنر مند نتها زمانی می تواند مستقل از رفتارها و زندگی شخصی او مورد بررسی قرار گیرد که رفتارها و انتخاب های او بر رفتارها و انتخاب ها و احساسات و حتی زندگی سایر مردم اثر گذار نباشد. وقتی مرضیه با انتخاب خود کمک می کند به گروهک مجاهدین خلق تا برای ریختن خون آنهمه انسان بی گناه قیافه حق به جانب بگیرد، دیگر نمی شود او را تنها با هنرش سنجید!

    پاسخحذف
  12. سلام دوست عزیزم دوباره مورد لطف قرار گرفتم ووبلاگ آگاهی فیلتر شد ولی همچنان با همراهی شما ودوستان هستم تابه راهمان ادامه دهیم
    ممنون میشم اگه لینکمو اصلاح کنین فقط لازمه به جای bحرف c رو بذاریدٌwww.iranmanvmac.blogspot.com

    پاسخحذف
  13. تیتر رو درک می‌کنم ولی سطر اول رو نه:
    «به همان دلیل که لطف صدای شجریان در همراهی اش با مردم دو صد چندان شد، به همان دلیل که صدای افتخاری به بهانه یک هم آغوشی نفرت انگیز در خاطر بسیاری ناعزیز شد...»

    حتی دلیلی که داره به‌خاطرش میگه «به همان دلیل مرضیه نباید دوست داشتنی باشد» رو هم درک می‌کنم چون نوشته «مرضیه» و ننوشته «صدای مرضیه» ولی تو سطر اول نوشته اون دلایل روی محبوبیت و منفوریت «صدای شجریان» و «صدای افتخاری» تأثیر داشته که به نظر من فقط روی شخصیتشون داشته
    ___
    کامنت از گودر

    پاسخحذف
  14. اصلن از این نوشته‌ی معینی خوشم نیومد. کاش همون‌جور که مولا علی می‌گه حرف رو بسنجیم، نه گوینده‌ش رو. این که مرضیه خدا بیامرز برای چه کسانی اذان می‌گفته ربطی به این نداره که صداش قشنگ بود و به قاعده و رو اصول می‌خوند. لطف صدای مرضیه برای من زنده ست، با این که اعتقادی به مجاهدین ندارم. ضمنن، باید و نباید تو دوست‌داشتن کسی وجود نداره.
    در مورد افتخاری و شجریان هم همین طور ئه، شخصن قبل از این ماجراها عاشق صدای شجریان بودم و بعضن از صدای افتخاری خوشم می‌اومد، الآن هم وضع فرق نکرده، چون صدا و خوندن‌شون فرقی نکرده. حتّا گاهی از رفتارهای لیدی‌گاگا متنفّر می‌شم، ولی از آهنگ‌هاش به ویژه اَلِیاندرو خوشم می‌یاد.
    اصل حرفم این ئه که باید بین حرف و گوینده‌ش تمایز قائل شد و حرف رو مستقل از گوینده‌ش شنید.
    عواقب بسیار بد سیاست‌زده‌گی تو همه‌ی رفتارهای ما پیدا ست
    __
    کامنت از گودر

    پاسخحذف
  15. باهاش و با این شیوه ارزشگذاری موافق نیستم ولی از یه جهت خوبه که تکلیفش رو با خودش مشخص کرده
    __
    کامنت از گودر

    پاسخحذف
  16. هم آغوشی نفرت انگیز ؟!!!! بابا شخصیت، بابا ادب، بابا آزادی بیان، بابا زنده باد مخالفم
    __
    کامنت از گودر

    پاسخحذف
  17. خوب زنده باشه مخالف! نگفت که بره بمیره. نوشته نفرت انگیزه. قدرت هم نداره مثل بعضی ها که وقتی میگه نفرت انگیز یه عده چماق بدست بیفتن به جون طرف
    __
    کامنت از گودر

    پاسخحذف
  18. حمایت مرضیه از سازمان را با حمایت از دیکتاتورها یکسان نکنید. حمایت از دیکتاتور در قدرت به قصد و طمع جاه و مقام و ثروت انجام می شود، اما حمایت از سازمان مجاهدین نه تنها برای مرضیه هیچ کدام از اینها را نداشت، که اتفاقا او را در معرض یک خطر جدی هم قرار داد. به نظر من تفاوت چشم گیری وجود دارد میان یک انتخاب اشتباه سیاسی با خودفروشی
    (...)البته من همه اینها را فقط در مورد مرضیه ای می نویسم که تمام حمایتش از مجاهدین به اظهار نظر و یا خواندن آواز خلاصه می شود. وگر نه با کسی که دستش به خون آلوده شده است بحث انتزاعی نمی کنم
    __
    کامنت از گودر

    پاسخحذف
  19. سبزها با مجاهدین در یک رده نیستند
    سبزها کشته شدند ولی جلوی آسیب رسیدن به پلیس را گرفتند
    ولی مجاهدین صدها را نفر را کشتند
    تا سالها کشتند
    الان هم آب نمی بینند وگرنه شناگر ماهری هستند ...
    __
    کامنت از گودر

    پاسخحذف
  20. آقای معینی ممنون که نظرات مخالف نظرتون رو از گوگل ریدر به اینجامنتقل کردین

    پاسخحذف
  21. افتخاری هنر مند نبوده و نیست. بلکه فرصت طلبیه که از موهبت خدادادی به بدترین نحو ممکن استفاده کرد و عمری هنرمندان این سرزمین رو آزرد. افتخاری به تایید تمامی موسیقی دانان و هنرمندان این مملکت هیچگاه نتوانسته و نمی تواند یک قطعه موسیقی موسیقی را درست اجرا کند و اگر زمانی هنرمندان بزرگی همچون پرویز مشکاتیان از صدای او استفاده کردند بعد ها پشیمان شده و سعی در اصلاح آهنگهایی که توسط این فرد خراب شد نمودند.افتخاری با اتکا به دستگاه های میکس صدا خواننده است چرا که سی سال است به قول خودش می خواند ولی هنوز کسی اجرای زنده او را ندیده. مرضیه اما هنر مندی بزرگ بود که هنرش جدای جنبه شخصیتش و افکارش غیر قابل انکار و غیر قابل چشم پوشی است

    پاسخحذف
  22. شجریان در دهه شصت در خارج کنسرت میگذاشت و سفیرهای جمهوری اسلامی هم به کنسرت میرفتند بطوری که یکی از جاهایی که مخالفین رژیم به هم میریختند همین کنسرتها بود.
    آیا خوانندگی با حمایت موسسه ای مثل تقریب مذاهب و موسسات مشابه مشکلی نداشت؟
    آیا به همین ریختن کنسرت کار بدی بود؟
    -
    مخالف یعنی چی؟ نظر مخالف چیه؟ شخص مخالف کیه؟ اگر سطح مدارایتان با مخالفانتان در حدی است که در بهترین حالت اونها رو سالهاست که مرده میبینید پس با مجاهد و کمونیست و تجزیه طلب ترک و عرب و بلوچ چه میکنید؟

    پاسخحذف